
علی سهراب پور
يکي از مسائلي که متاسفانه براي بعضي از جوانان عزيز مطرح است و بعضا تبديل به يک مشکل بزرگ براي آنان شده، مسئلهي زشت استمناء يا همان خود ارضايي است.
لازم است قبل از اين که به بررسي خود ارضايي از ابعاد مختلف بپردازيم؛ تعريفي از خودارضايي ارائه دهيم.
«خودارضايي» که به اين عمل در مردان «استمناء»[1] و در زنان «استشهاء» مي گويند [2] ، به معناي اين است که :«انسان- نعوذبالله- بدون عمل نزديکي و جماع به قصد خروج مني، با خود کاري کند که منجر به خروج مني شود».
براي اين که اين تعريف کاملا روشن شود و به سوالات احتمالي پاسخ داده باشيم ذکر چند نکته و مسئله ضروري به نظر مي رسد:
نکته ي اول: اين است که احکام مني در زنان با مردان کمي متفاوت است.در مردان اگر ماده ي مني بيرون آيد شخص جنب مي شود. اما در زنان علاوه بر اين حالت اگر از آن ها در زماني که به اوج لذت جنسي رسيده اند رطوبتي بيرون آيد آن رطوبت در حکم مني است و جنب محسوب مي شوند.
پس در دختران و زنان اگر مرتکب اين عمل زشت شوند و به اوج لذت جنسي برسند، رطوبتي که در آن حال از آنها خارج مي شودحکم مني دارد ، و عمل آنها استمناء محسوب مي شود.
البته چون که اين مسئله يک مسئله مهمي است و نظرات مراجع تقليد کمي تفاوت دارد لذا لازم است هر شخص به فتواي مرجع تقليد خود رجوع کند.
نکته ي دوم: پزشکان و متخصصان نيز خودارضايي را همين گونه تعريف نموده اند و اگر بعضي از آن ها در تعريف خودارضايي حالت بدون انزال را هم ذکر کرده اند[3] از اين جهت بوده که زنان را هم شامل شود.
نکته ي سوم: آن است که از ديدگاه فقهاء و شرع مقدس اسلام اگر شخصي به نيت خروج مني ، با خود کاري کند که مني خارج شود ، اما به هر دليل مني خارج نشود باز اين کار گناه و بدون شک از مصاديق شهوت راني حرام خواهد بود. پس عده اي نبايد اين گونه تصور کنند که اگر مني از آنها خارج نشود مرتکب عمل حرامي نشده اند.
پزشکان و متخصصان نيز تصريح دارند که اگر استمناء حتي بدون انزال ( خروج مني) باشد باز سبب پيدايش عوارضي در جسم و روح شخص خواهد شد.
نکته ي چهارم: استمناء و خودارضايي منحصر در يک حالت خاص ويا يک شيوه ي خاصي نيست، بلکه شامل هر کاري که باعث شود انسان به اوج لذت جنسي و يا ارضاي جنسي- خارج شدن مني- برسد؛ مي شود ولو آن کار، نگاه به يک فيلم مستهجن و يا حتي فکر به مسائل شهوت انگيز به قصد استمناء باشد.
متأسفانه بعضي از جوانان متوجه ي اين نکته نيستند و به خيال اينکه استمناء و خودارضايي منحصر در يک حالت خاص است، ناخودآگاه به اين عمل شوم گرفتار مي شوند.
نکته ي پنجم: همان گونه که گفتيم استمناء در زنان هم وجود دارد ولي از نظر اسلام و علم روانشناسي عمل آنان را «استشهاء»مي گويند، اما از نظر عوارض و خطرهايي که به بار مي آورد، با عوارض استمناء که در مردان است مساوي است و هيچ فرقي ندارد و بلکه در مواردي شايد خطرات بيشتري هم داشته باشد.
خودارضايي و استمناء در واقع، يک نوع کامجوئي بدلي و سوء استفاده کردن شخص از خودش مي باشد. اين کار علاوه بر اين که مانند سايرانحرافات جنسي ديگر از ديدگاه شريعت اسلام حرام وممنوع است و جزو گناهان کبيره محسوب مي شود، ضررهاي فراواني، هم براي جسم و هم براي روح و روان انسان دارد.
شخصي که اين کار را مي کند انواع خطرها و بيماري ها را به سوي خويش دعوت مي کند. اين کار کم کم به صورت يک عادت مي شود و انسان را به خود معتاد مي کند و در واقع اين همان نقطه ي آغاز بدبختي و هلاکت شخص است.
خودارضايي، تمام توان ونيروي انسان را از بين مي برد و بدن سالم و قوي انسان را، در برابر کوچک ترين بيماري ضعيف و ناتوان مي سازد حتي به گونه اي- که به گفته ي متخصصان- يک سرماخوردگي همراه با تب مي تواند انسان مبتلا را به مرز مرگ پيش ببرد. لذا دين مبين اسلام براي اينکه اين ضربه سهمگين بر پيکر نورس و رشيد نوجوانان و جوانان وارد نشود و روح و روان آنان از اين مخرب ها در امان بماند اين عمل شوم را حرام کرده است.
ما در اين مقاله سعي و تلاش داريم تا اين مطلب را از ابعاد مختلف بررسي کرده و جوانان را با خطرات و راه رهايي از اين کار خطرناک آشنا سازيم به اميد اين که مانعي باشد از ارتکاب به اين عمل و انگيزهاي بر ترک براي کساني که مشغول به اين کار هستند. لذا مطالب خود را در پنج قسمت ارائه ميکنيم:
- استمناء و خود ارضايي از ديدگاه قرآن و روايات
- عوامل و زمينه هاي خودارضايي و استمناء
- دستورهاي ده گانه براي ترک استمناء و خود ارضايي
در هيچ کدام از اديان آسماني خودارضايي و استمناء جايز شمرده نشده است،دين مبين اسلام نيز، همانند ساير اديان اين عمل زشت و عادت شوم را حرام و ممنوع مي داند و آن را جزء گناهان کبيره برمي شمرد و تمام فقهاء و مراجع هم، فتوي به حرمت آن داده و آن را جزء مبطلات روزه برشمرده اند و احکام خاصي را براي آن ذکر نموده اند.
قرآن کريم در سوره ي مؤمنون آيه ي 7 مي فرمايد:
«... فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ؛
هر کس راهي، غير از همسر و کنيزش (جهت بهره گيري جنسي) طلب کند، از تجاوزکاران است».
اين آيه بدون شک بر اين مسئله دلالت مي کند که اگر شخصي بخواهد راهي غير از همسر و کنيز[4] خود براي دفع شهوت خويش برگزيند از گنهکاران و متجاوزين به حکم الهي و انساني است. و واضح است که خودارضايي هم ، راهي غير از همسر و کنيز است
پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«اَلا لَعنَهُ اللهِ و المَلائِکَهِ والنّاسِ اَجمَعينَ... عَلي ناکِحِ يدِه؛[5]
لعنت خداوند و فرشتگان و مردم همگي... بر کسي که خودارضايي کند.»
امام صادق (عليه السلام) در مورد شخصي که - نعوذبالله - خودارضايي مي کند فرمودند:
«ثَلاثَهٌ لا يکَلِّمُهُم اللهُ يومَ القيامهِ و لا ينظُرُ اِليهِم و لا يزکّيهمِ و لَهُم عذابٌ اَليمٌ.... النّاکِحُ نَفسَهُ؛[6]
سه کس هستند که خداوند روز قيامت با آن ها نه سخن مي گويد، نه، به آنان نگاه مي کند و نه پاکشان مي دارد و عذابي دردناک دارند: (يکي از آنها) کسي است که با خود ازدواج مي کند (خودارضايي مي کند)».
همچنين امام صادق (عليه السلام) در حديث ديگري، در پاسخ شخصي که از استمناء و خودارضايي سؤال کرد، فرمودند:
«اِثمٌ عظيمٌ قَد نَهي الله ُتعا لي عَنهُ في کتابهِ، و فاعلُهُ کَناکِحِ نفسِه و لَو علمتُ بِمَن يفعُلُه ما اکلتُ مَعَه؛[7]
(خودارضايي) گناه بزرگي است که خداي متعال در کتاب خود، از آن نهي فرموده است و شخصي که اين کار را مي کند مانند کسي است که با خودش ازدواج کند و اگر بدانم کسي اين کار را مي کند، هرگز با او غذا نمي خورم».
تذکر: اگر کسي بر اثر استمناء مني از او خارج شود غسل جنابت بر او واجب مي شود. - البته همانگونه که در ابتدا گفتيم خروج مني در زنان با مردان متفاوت است.
کانت در خصوص اين عمل شوم، چنين مي نويسد:
«هيچ چيز به اندازه ي کام گرفتن از خود(خودارضايي)، ذهن و جسم را ضعيف نمي کند و اين نوع شهوتراني با طبيعت (آدمي) به کلي مغاير است، (اما) نبايد هم اين موضوع از کودک ( نوجوان و جوان) پنهان بماند، بايد آن را با همه ي زشتي اش پيش روي وي قرار داده، و گفت بدين طريق از توليد مثل مي افتد. بايد به وي گوشزد کرد که اين عادت زشت، بيش از هر چيز ديگري قدرت جسمي اش را نابود مي کند؛ با اين کار دچار پيري زودرس مي شود، هوشش زيان فراوان مي بيند... »[8]
«کينزي» يکي ديگر از محققان که ساليان دراز به تحقيق درباره مسائل جنسي پرداخته، مي نويسد:
«مشکل است تصور کرد چيزي بهتر از اين عمل بتواند به طور مداوم به شخصيت فرد، لطمه بزند.»[9]
وي در مورد زنان مبتلا معتقد است:
«هيچ نوع فعاليت جنسي ديگر مثل اين عمل ناراحتي و نگراني خاطر زنان را فراهم نمي سازد.»[10]
مشاهدات دکتر هوچين سون ثابت مي کند: «عموم ناراحتيهاي مربوط به دستگاه تناسلي از آثار «استمناء» و ناراحتيهاي شبکيه چشم و مشيميه از آن سرچشمه ميگيرد»[۱۱]
نويسنده مزبور تصريح مي کند: «اشخاصي که به اين عادت مذموم مبتلا هستند به محض گرفتاري به يکي از بيماريهاي وخيم به آساني نميتوانند گريبان خود را از چنگال مرگ نجات دهند.» [۱۲]
«هوفمان» ميگويد: جواني را ديدم که از پانزده سالگي گرفتار اين اعتياد شوم شده بود و تا سن 22 سالگي آن را ادامه داده بود. او چنان دچار ضعف قواي جسماني گرديد که هنگامي که ميخواست کتابي را بخواند چشمهايش سياهي رفته، سرش درد ميگرفت، حالتي شبيه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سر گيچه شده بود، حدقههاي چشم او بيش از حد معمولي گشاد و باز شده، و در قعر چشمهاي خود درد شديدي احساس ميکرد».[۱۳]
خودارضايي به خلاف آن چه عده اي مطرح مي کنند به هيچ وجه يک امر عادي و طبيعي نيست. بلکه معلول يک سري کارهاي اشتباه و غلطي است که توسط خود شخص و يا ديگران انجام مي گيرد.و يقينا اگر زمينه ها و عوامل فراهم نشود هيچ گاه فرد اين عمل زشت را مرتکب نمي شود .
ما در اين قسمت سعي خواهيم کرد زمينه ها و عواملي که سبب مي شود يک شخص علي الخصوص نوجوان و جوان به اين عمل شوم گرفتار شود را به طور خلاصه ذکر کنيم
الف) بازي با بدن کودک
بسياري از مادران، هنگامي که مي خواهند کودک خود را طاهر يا تمييز کنند، با بدن و آلت تناسلي او بازي مي کنند. اما مادران با اين کار خود، به کودک مي آموزند چگونه مي تواند از بدن خود لذت ببرد و از آنجا که اين عمل در ضمير ناخودآگاه فرزند مي ماند امکان دارد در آينده -در دوران نوجواني و جواني- خداي ناکرده به دست کاري بدن خود بپردازد و در نهايت به عمل زشت «خودارضايي» روي آورد.
ب) بدخواباندن کودک
از ديگر مسائلي که مربوط به پدر و مادران مي شود و توجه آنان را مي طلبد شيوه ي خواباندن کودک مي باشد. به اين معني که کودک را نبايد به شکم و يا به اصطلاح «دمرو» خواباند زيرا در اين حالت به علت تماس آلت تناسلي کودک با سطح زمين ، تخت و يا چيزهاي ديگر ممکن است که سبب تحريک فرزند و کودک شود.
ج) کمبود محبت
بدون شک کمبود محبت يکي از زمينه هاي گرايش به خودارضايي مي باشد زيرا فرزند گمان مي کند که با دست زدن به اين عمل مي تواند کمبود خود را جبران کند و به آرامشي برسد اما غافل از اينکه علاوه بر معصيت خداوند، يک مشکل خود را، تبديل به مشکلات فراواني مي کند که عاقبت و انتهايش معلوم نيست.
د) تنبيه بدني
تنبيهات بدني از ديگر عواملي است که مي تواند زمينه گرايش فرد را به سوي عمل شوم «خودارضايي» فراهم کند.
روانشناسان تنبيه بدني را ،يکي از اسباب عقده و کينه، اضطراب، از بين رفتن اعتماد به نفس، احساس حقارت، روحيه ي زورگويي، دروغ گويي در کودک به شمار مي آورند. و مسلم است که هر کدام از اين ها خود مي تواند زمينه گرايش به خودارضايي را فراهم آورد.
ه ) تنهايي
از ديگر زمينه ها و عوامل گرايش به خود ارضايي تنهايي است. زيرا شخص به زندگي دروني و ارتباط مداوم با خود روي مي آورد. و همين جاست که شخص به اين فکر فرو مي برد که از خود لذت ببرد.
و) محرّک هاي جنسي
يکي ديگر از عوامل و زمينه هاي گرايش يک نوجوان و جوان، به عمل زشت «خود ارضايي»، انجام کارهايي است که موجب تحريک غريزه ي جنسي وي مي شود.
نگاه به عکس ها و فيلم هاي مبتذل و سکس، به شکم خوابيدن، خواندن مطالب سکس، غذاي شهوت زا، لباس هاي تنگ و چسبان، بستر نرم و لطيف، نگاه به بدن عريان خود، فکر کردن به مسائل جنسي، خلوت با نامحرم ، همگي از مواردي هستند که سبب تحريک جنسي خواهد شد. و تمام اين موارد عاملي است براي گرايش يک شخص به اين عمل زشت.
براي استمناء و خود ارضايي (يا جلق) ضررهاي فراواني بر شمردهاند، که ما در سه بخش آنها را بازگو ميکنيم:
ضررهاي جسماني:
کمر درد، کم خوني، لاغري، پيري زود رس، ضعف مفاصل، ضعف عمومي بدن، ضعف چشم و بينايي، عقيم شدن و ناتواني در توليد مثل، انزال زودرس، تنگي نفس، لرزش دست، زشتي چهره و از بين رفتن طراوت صورت، خرابي اشتها.
ضررهاي روحي و رواني:
ضعف حافظه و حواس پرتي، شک و ترديد، خود کم بيني، افسردگي، ضعف اعصاب و پرخاشگري، تند خويي، ضعف اراده، کسالت دائمي، حسادت.
ضررهاي اجتماعي:
فرار از اجتماع، بي ميل شدن به همسر و ازدواج، بي غيرت شدن، از بين رفتن عزت، پاکي و شرافت، احساس طرد شدن، ميل به گوشه گيري، ناتواني در ارتباط با همسر، ناسازگاري خانوادگي .
اکنون که اين حقايق روشن شد،قبل از بيان دستورهاي ده گانه توجه جوانان عزيزي که دچار اين عادت شوم جنسي شدهاند را به چند نکته جلب ميکنم:
مطلب مهم ديگري که مبتلايان بايد بدانند آن است که اين عادت شوم با همه آثار مرگبارش قابل معالجه و درمان است. به گواهي پزشکان متخصص و بسياري از افرادي که مبتلا بودهاند اين عادت زشت اگر از طريق صحيح با آن مقابله شود قابل علاج خواهد بود.
جوانان بايد بدانند ياس و نااميدي از معالجه بزرگترين سد راه آنهاست. (دقت کنيد)
شايد خيليها اين موضوع را يک مسئله ساده تلقي کنند اما ما ميگوييم بيش از آنچه تصور ميکنيد اين موضوع مهم و اساسي و موثر است.
براي اينکه بتوانيد يک تصميم محکم و راسخ بگيريد به عواقب و ضررهاي اين کار (که ذکر کرديم) خوب بيانديشيد و چندين بار آن را مرور کنيد و بعد يک تصميم راسخ و خلل ناپذير بگيريد.
ما در جواب اين عده خواهيم گفت[۱۴]: ما به اين موضوع توجه داريم ولي شما هم به پاسخ ما کاملاً توجه و دقت کنيد:
ما از شما مي پرسيم: «آيا هرگز شده در پيش روي پدر و مادر و برادر، دبير و يا شخص محترم ديگري آشکارا دست به اين کار بزنيد هر قدر هم (مثلاً) ناراحت باشيد؟...
حتماً خواهيد گفت: نه.
ميپرسيم: چرا؟
ميگوييد: آخر چنين کاري شرم آور است!
ميگوييم: معني سخن شما اين است؛ چون اين کار شرم آور است ما تصميم گرفتهايم در پيش روي آنها انجام ندهيم! اين موضوع بخوبي ثابت ميکند که شما هرگز آنطور که خيال ميکنيد بياراده و بياختيار به سوي اين عمل کشانده نميشويد، اگر بياختيار و فاقد اراده بوديد براي شما حضور اين افراد و عدم آن کوچکترين تفاوتي نداشت!
شما بايد بکوشيد اين «ارادهي نيرومند خود» را که در چنين مواردي به کار مياندازيد به همه جا گسترش دهيد، اين سرمايه در وجود شما هست پس چرا از آن استفاده نميکنيد؟ (شما ميتوانيد)
ما به اين افراد خواهيم گفت: «شکستن تصميم به معني از بين رفتن همه آثار آن در وجود انسان نيست، همين تصميم شکسته شده رسوباتي در اعماق دل و روح انسان باقي ميگذارد و زمينه را براي تصميم نهايي بيش از گذشته، آماده ميسازد (دقت کنيد).
اجازه بدهيد مثالي براي شما بيان کنيم:
«بسياري از اوقات انسان ميکوشد با پاي خود از کوهي بالا برود و يا با اتومبيل از يک سربالايي تند بگذرد، دفعه اول و دوم و گاهي دفعه دهم عقب گرد ميکند و نميتواند، ولي آخرين بار موفق ميشود و از آن ميگذرد، اين سخن به اين معني نيست که در دفعات اول هيچ کاري انجام نداده بلکه هر دفعه که براي عبور از اين راه دشوار اقدام نموده و عقب رفته به طور ناخود آگاه يک مقدار آمادگي آموخته و ذخيره کرده و بالاخره در پايان پيروز شده است.»[۱۵]
بنابراين هيچگاه نااميد نشويد، بلکه با يک تصميم راسخ و آهنين به پيش برويد.
دستورهاي ده گانه
اگر کسي انتظار داشته باشد که هر شب در برابر ماهواره ناظر صحنههاي هوسآلود «فيلم هاي سکسي» باشد و همه روز قسمت مهمي از وقت گرانبهاي خود را به مطالعه «رمانهاي عشقي» و تماشاي «عکسهاي شهوت انگيز» بگذراند و در کوچه و بازار با ولع تمام به دختران و زنان نگاه کند و اندام آنان را وراندازي کند و با اين همه باز هيچگونه آلودگي پيدا نکند سخت در اشتباه است.
اينگونه «تحريکات مصنوعي» که هيچگونه ضرورتي هم ندارد، مسير فکر هر جواني را ار مسائل اصولي زندگي تغيير ميدهد و بسوي مسائل جنسي، آنهم بصورت حاد و طغيانگر ميکشاند.
شب و روز، آنها را دريک حال اضطراب دائمي عصبي که آثار نامطلوب آن بر تمام وجود آنان سايه خواهد افکند نگه ميدارد. ادامه اين تحريکات دائمي بهترين فصول زندگي –يعني دوران جواني – را بر باد ميدهد و اعصاب جوانان را در هم ميکوبد.
همه جوانان عزيز – مخصوصاً آنهايي که داراي پارهاي از عادتهاي غلط جنسي هستند - بايد بشدت از اينگونه امور بپرهيزند و آرامش فکري خود را بيجهت بر هم نزنند.
براي موفقيت در اين قسمت لازم است سرگرميهاي سالم و مناسبي براي اوقات فراغت خود انتخاب کنند، اين سرگرميها ممکن است:
- ورزشهاي فردي و دسته جمعي
- پيادهروي در هواي آزاد
- مطالعه کتب سودمند و مفيد
- پرورش گل در منزل و به طور کلي کارهاي کشاورزي
- کارهاي دستي
- شرکت در مجالس علمي و اخلاقي باشد.
جوانان بايد به طور حتم براي تمام شبانه روز خود برنامه تنظيم کنند بطوري که يک ساعت وقت بيکار و بدون برنامه نداشته باشند.
نميگوييم مرتباً درس بخوانند يا کار کنند، بلکه ميگوييم اگر تفريح يا ورزش هم دارند برنامه داشته باشند، و يک ساعت، خالي از برنامه نباشد.
جوانان بايد بدانند بزرگترين بدبختي براي يک جوان اين است که وقتهاي خالي از هرگونه برنامه داشته باشد. ممکن است جواني بيکار باشد و جوياي کار، اما در عين حال براي شب و روز خود برنامهاي تهيه کند، اعم از مطالعه و تفريح و استراحت و مانند آن.
حتي اگر جوانان بتوانند برنامه روزانه خود را کمي بيش از مقدار وقتشان تنظيم کنند بطوري که فکر آنها حتي يک لحظه بيکار به معني واقعي نباشد بهتر است، زيرا اشتغالات فراوان فکري، اثر عميقي در انصراف فکر از عادات شوم دارد.
بسيار ديده شده که افراد معتاد به سيگار در روزهاي تعطيلي چند برابر روزهايي که مشغول کار هستند سيگار دود ميکنند، اين تفاوت فاحش، اثر همان اشتغال فکر و اعصاب و بدن به کارهاي مثبت و انصراف از کارهاي بيهوده يا زيانآور در ايام غير تعطيلي است.
خلاصه افرادي که گرفتار اعتيادهاي غلط جنسي هستند اگر برنامهي مشغول کنندهاي براي تمام وقت خود نداشته باشند به آساني نميتوانند اين عادت را از سر خود دور کنند، و تهيه چنين برنامهاي از موثرترين عوامل ترک اعتياد است. مطمئاً با تهيه چنين برنامهاي قسمت مهمي از مشکلات ترک اين اعتياد را پشت سر خود خواهد گذاشت.
معروف است ورزشکاران نسبت به مسائل جنسي کم علاقه هستند، چون ورزش مقدار فراواني از انرژيهاي بدني و فکري آنها را به خود اختصاص ميدهد و طبعا از مسائل ديگر کم ميکند.
به همين دليل براي جلوگيري از تحريکات زياد جنسي لازم است جوانان برنامههاي وسيع و متنوع ورزشي انتخاب کنند.
مبتلايان به اين عادت شوم غالبا افرادي گوشهگير، منزوي، کم تحرک و خمود هستند و همين گوشه گيري و انزوا و عدم تحرک وضع آنها را تشديد ميکند و اگر از اين وضع به کلي در آيند و زندگي خود را با تحرک زياد بياميزند اثر عميقي در بهبود حال آنها و ترک عادتشان خواهد بخشيد.
اينگونه افراد معمولاً اعصاب ضعيف و ناتواني دارند و ورزشهاي متنوع و مناسب در تقويت اعصاب آنها فوقالعاده موثر است.
اين افراد هر چه وقت اضافي دارند بايد به بازيهاي گوناگون ورزشي و يا پيادهروي در هواي آزاد تخصيص دهند تا هم سلامت از دست رفته خود را بازيابند و هم قسمي از انرژيهاي جسمي و فکري آنها متوجه اين قسمت گردد.
به همان اندازه که تحرک و ورزشهاي فردي و دسته جمعي براي آنها مفيد است، انزوا و به گوشهاي خزيدن و در فکر فرو رفتن براي اين قبيل افراد سم مهلک است که بايد به هر قيمتي شده از آن دوري گزينند.
اين توصيه را فراموش نکنيد و آثار معجزه آساي آن را ببينيد، در روز آن قدر ورزش کنيد که خسته شويد و شب هنگام به محض اينکه در بستر آرميديد در خواب عميقي فرو خواهيد رفت و از شر بسياري از خيالات و افکار مضر و کشنده که در اين موقع به سراغ جوانان مي آيد در امان خواهيد بود!
روانشناسان ميگويند: براي ترک يک عادت بد حتما بايد سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشين عادت بد نمود. مثلا کساني که عادت به قمار دارند و با اينکه تمام زيانهاي آن را ميبينند و حس ميکنند، باز حاضر نيستند آن را ترک گويند، و به گفته خودشان وقت قمار که ميرسد نميفهمند چه نيرويي آنها را مانند يک اسير و برده به سوي اين عمل که عقل و وجدانشان آن را محکوم ساخته ميکشانند؟!
چنين کساني براي اينکه بر اين عادات غلط پيروز شوند حتما بايد در همان ساعات، بازي صحيحي را (مانند يک مسابقه ورزشي سالم) جانشين قمار کنند تا اين عادت بد به اصطلاح از سر آنها بپرد.
و به عبارت ديگر انرژي خاصي که تحت تاثير انگيزه عادت در آن حال تحريک ميگردد به اين سمت کشيده شود و مصرف گردد بدون اينکه هيچگونه واکنش نامطلوبي داشته باشد (دقت کنيد)
در مورد عادات بد جنسي بايد درست در همان ساعاتي که انگيزه آن در مبتلايان توليد ميشود به سراغ برنامه خاصي که براي چنين ساعتي از قبل پيش بيني کردهاند بروند، به سراغ مسابقه علمي، ورزشي، مسابقه هوش، مطالعه يک اثر جالب، يک ورزش مورد علاقه مانند کوهنوردي، اسب سواري و ... اين کار را آن قدر ادامه دهند که جانشين عادت بد سابق شود.
اينگونه افراد بايد حتما و بدون هيچگونه قيد و شرطي از تنها ماندن به شدت اجتناب و دوري کنند. هرگز تنها نباشند؛ در خانه نمانند، شب در اطاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه به نقاط خلوت نروند. و به محض اينکه در محيطي احساس کردند تنها هستند از آن محيط بيرون بروند.
اينگونه افراد مخصوصا بايد اين نکته را فراموش نکنند که به مجرد اينکه نخستين تحريک را در خود حس ميکنند بلافاصله برخيزند و سرگرم کار ديگري شوند. فراموش کردن اين تذکر غالبا گران تمام ميشود.
تنهايي، محيط کاملا مساعدي است براي پرورش ميکروب اين اعتياد در فکر هر جوان، و تمام جواناني که ميخواهند خوشبخت و سالم و از خطرات عظيم استمناء در امان باشند بايد از تنهايي بپرهيزند.
اين افراد اگر امکاناتشان اجازه ميدهد بايد در نخستين فرصت ازدواج کنند حتي اگر امکانات آنها «تنها» براي انتخاب نامزد (البته نامزد مشروع که عقد شرعي آن اجرا شده باشد) فراهم است بايد اين فرصت را نيز از دست ندهند.
خلاصه ازدواج تاثير قابل توجهي در مبارزه با اين انحراف جنسي دارد و در صورتي که دامنه توقعات را کوتاه و تشريفات زايد و بيجا را از آن حذف کنند کاري است بسيار سهل و ساده و آسان، ولي متاسفانه يک سلسله اوهام و قيود غلط، دست و پاي غالب طبقات را _اعم از تحصيل کرده و بي سواد - در اين قسمت بسته است.
بعضي از جوانان معتاد از ازدواج وحشت دارند، ولي اين وحشت کاملاً بي اساس است زيرا با بکار بستن دستورها هم ترک اين اعتياد آسان است و هم پيروزي در تمام مراحل ازدواج و زناشويي.
«تلقين» نيز در مبارزه با اين عادت نقش مهمي را بازي ميکند. افراد معتاد بايد مرتبا به خود تلقين کنند که به خوبي قادر هستند اين عادت زشت را ترک گويند.
براي اينکه تلقين در آنها اثر قوي و سريع ببخشد آن طور که يکي از اطباي روانشناس (دکتر ويکتور پوشه فرانسوي) ميگويد- بايد تلقين را به صورت زير چندين روز پشت سر هم ادامه دهند- همه روز در محل آرامي که چيزي فکر آنها را بخود مشغول نسازد، فکر خود را متمرکز ساخته و با کلمات شمرده و محکم اين جمله را تکرار کنند: «من به خوبي قادر هستم اين عادت بد را از خود دور کنم، من قادرم»! تکرار اين تلقين ساده اثر عجيبي در تقويت روحيه و ترک اين عادت و هر عادت بدي دارد (مي توانيد آزمايش کنيد).
علاوه بر اين بايد براي تقويت اراده از مطالعه کتابهاي رواني که براي تقويت و رشد شخصيت و تقويت اراده نوشته شده است غفلت نورزند، [۱۶] (به پاورقي 16 مراجعه کنيد) زيرا همانطور که دانستيم – و همه معتاداني که موفق به ترک اين عادت بد و ساير اعتيادهاي ناپسند شدهاند اعتراف دارند - نخستين گام در اين راه «اراده و تصميم» است.
از معاشرت و همنشيني با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت بد، در همه اوقات مخصوصاً دوران مبارزه، بايد به طور مطلق دوري جست همانطور که از مبتلايان به «وبا» فرار ميکنند.
علاوه بر اين بايد زيانها و عواقب دردناک و مرگبار اين عمل را هرگز از خاطر خود دور نگه ندارند و هرگز گوش به سخنان وسوسه انگيز اين و آن ندهند.
نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف، و ادامه آن، بسيار عجيب است! آنها براي اينکه کمتر احساس گناه و بدبختي کنند سعي دارند افراد ديگري را نيز مبتلاً سازند و به سرنوشت غم انگيز خود گرفتار نمايند، لذا همواره ميکوشند با سخنان وسوسه انگيز اين عمل شوم و زشت را لذت بخش و کم ضرر جلوه دهند، ولي جوانان بيدار هرگز در دام وسوسههاي شيطاني آنها نميافتند.
داشتن يک رژيم غذايي کامل و سالم که موجب تقويت عمومي بدن گردد نيز در مبارزه با اين عادت که در بسياري از مواقع از ضعف اعصاب سرچشمه ميگيرد و يا خود عامل ضعف اعصاب است تاثير قابل توجهي دارد.
استحمام با آب سرد (البته در مواقعي که وضع هوا اجازه ميدهد) و سپس ماساژ دادن بدن با حوله نيز کمک موثري به اينگونه افراد ميتواند بنمايد.
همچنين اينگونه افراد بايد به شدت از پوشيدت لباسهاي تنگ و چسبان که عامل موثري براي تحريک مصنوعي است بپرهيزد، اينگونه لباسها اصولاً براي همه جوانان زيانبخش و حتي گاه خطرناک است؛ هم به نمو و رشد طبيعي جسم آنها صدمه ميزند و هم وسوسه انگيز و تحريک آميز است.
نيروي ايمان و عقيده مذهبي ميتواند بزرگترين کمک را به اين مبتلايان کند و آنها را به زودي از چنگال اين عادت بد نجات بخشد.
اينگونه افراد هرگز نبايد خود را يک فرد نفرين شده و مطرود درگاه خداوند بدانند (با همان توضيحي که در نکته اول گفتيم) بلکه بايدبه لطف خداوند يزرگ کاملا اميدوار باشند و هنگام نماز و پس از نماز که سر به سجده گذاشته و با آفريننده مهربان و بخشنده خود راز و نياز ميکنند با تمام دل و جان و با تمام ذرات وجود خويش از او بخواهند که آنها را در ترک اين عادت زشت ياري کند و از چنگال آن برهاند و مطمناً هر گاه با جان و دل به او توجه نمايند، لطف خداوند مهربان به ياري آنها خواهد شتافت و در اين مبارزه حياتي پيروز خواهند شد.
و نيز بايد در همه جا و در همه حال او را حاضر و ناظر بدانند و هرگز به خود اجازه ندهند در پيشگاه مقدس او دست به چنين کار خلافي بزنند.
باز ميگوييم ما اطمينال کامل داريم اگر مبتلايان دستورهاي بالا را دقيقاً (فقط براي يک ماه) به کار ببندند از شر اين انحراف رهايي خواهند يافت.
برگرفته شده از NargesNews